ببینید همین چند روز قبل از این رئیس جمهور آمریکا گفت: ما روى ایران فشار مىآوریم تا مردم ایران به این نتیجه برسند که دنبال انرژى هستهاى رفتن برایشان صرفه ندارد. معناى این حرف این است که رسیدن ملت ایران به یک اوج فناورىاى که حالا مظهرش از نظر آنها مسئلهى انرژى هستهاى است، به قدرى ملتهاى دیگر را سر شوق مىآورد، توانائیهاى ملتهاى مسلمان را به آنها مىباوراند که دیگر آنها نمیتوانند این را کنترل کنند؛ نمیتوانند مهار کنند. میخواهند نرسد. البته اسم دیگرى رویش میگذارند؛ میگویند: ما از بمب اتم میترسیم! اما خوب، خودشان هم میدانند، خیلیها هم در دنیا میدانند که دروغ میگویند؛ مسئلهى آنها مسئلهى بمب اتم نیست. میدانند که ایران به دنبال سلاح هستهاى نیست؛ به دنبال دانش هسته است، به دنبال فناورى هستهاى است؛ آنها از همین ناراحتند. یک ملت بدون اینکه از آنها اجازه گرفته باشد، بدون اینکه از آنها کمک گرفته باشد - دست گدائى به سوى آنها دراز کرده باشد - از درون خود بتواند یک چنین فورانى بکند و اوجى بگیرد. این است که آنها را عصبانى میکند. «ما از فلان جناح، فلان گروه حمایت میکنیم»؛ چرا؟ چون آن جناح گفته یا وعده کرده که با پیمودن اینگونه راهها موافق نیست؛ با ایستادگى موافق نیست؛ موافق این است که برویم پیش آمریکا عرض بکنیم خدمتشان که شما اجازه بدهید ما پیشرفت کنیم(!) از دهان گرگ طعمه را با مذاکره نمیشود گرفت؛ با قدرت باید گرفت. هزار و صد سال است که در ادبیات کشور ما:
مهترى گر به کام شیر در است رو خطر کن ز کام شیر بجوى
را گفتهاند. گاهى هم عمل شده در تاریخ ما، بسیارى از اوقات هم عمل نشده. امروز ملت ایران دارد با ایستادگى خود به این توصیه عمل میکند؛ «رو خطرکن». این است مسئلهى ما
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم آذربایجان به مناسبت روز 29 بهمن
28/ 11/ 86